۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

روزگار غریبیست نازنین

ماتریالیستها،مسلمانها!

"ماترياليست ها،يهوديها،و مسيحيها غرق نعمت ند و بر زمين و زمان و حتي ماه و مريخ مسلط اند.

و اما مسلمانان.هنوز از رنج هاي بشر اوليه رنج مي برند:آب،نان،عدالت،آزادي،سواد."

عزیزی می گفت :

خدا انسان را آفرید و انسان خدا را

آری انسان در پس تکامل قهری داروینی به اینجا رسید که برای گذشته خود داستانی بسازد تا سود جویان از آن بهره گیرند

و خالق دین شوند... و امروز سودجویانی دیگر از دین بهره گیرند و بر انسان حکومت کنند...آری همه چیز از یک انفجار

آغاز شد یک انفجار بزرگ...تمام بد بختی انسان از همان بیگ بنگ آغاز شد...

راهم را بستند
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند

ستایش کردم ، گفتند خرافات است

عاشق شدم ، گفتند دروغ است

گریستم ، گفتند بهانه است

خندیدم ، گفتند دیوانه است

دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !

« دکتر علی شریعتی »

جامعه هزار چهره

  • حسام ايپکچی

  • Hesam.Ipakchi@Gmail.com

مرد هزارچهره، فرزند جامعه ای هزار چهره است. اين همان سطر مستوری است که در پس طنز «مرد هزار چهره» بايد ديده شود.

طنز، همواره به عنوان ابزاری رسا در انتقال مفاهيم به کار آمده است، آنچنان که بسياری از حرفهای «مگو» نيز به مدد کارايي اين

سبک، گفته شده. حقيقت گاه به مثابه دارويي تلخ است که برای «تلخی زدايي» و خوردنی شدن، ضرورت دارد در شيرينی طنز رقيق شود.
در اين يادداشت غرض تحليل يک مجموعه تلوزيونی نيست که در اين باب به حد اشباع گفته اند و نوشته اند بلکه قصد شناخت

جامعه ای است که مرد هزار چهره از آن می گوید. و برای نيل به اين هدف هيچ راهی نزديک تر از بازخوانی دفاعيات شصتچی در

پایان مجموعه نیست.
نمیدانم نويسنده فيلمنامه از طرح چنين دفاعی، دقيقا چه هدفی را دنبال می کرده است و لذا قصد گفتن از زبان او در کار نيست، بلکه از

زبان خود می گويم که اين «دفاع» ترسيم کاملی است از یک جامعه «هزارچهره»:

  • «چه دفاعی از خودم بکنم جناب قاضی؟
    من بی‌دفاعم.
    من شریف تربیت شدم.
    من شریف بزرگ شدم.
    نه کسی من رو می‌شناخت نه کسی بنده رو می‌دید
    نه ثروتمند بودم و نه هیچ چیز دیگه

مسعود شصتچی، فرزند جامعه ای است که اگر «شريف باشد» و اگر «ثروت مند نباشد» نه کسی او را می شناسد و نه کسی او را می بيند.

درنگی در مفهوم مخالف اين دفاع، راه رشد چنين جامعه ای را نشان می دهد. يا بايد ثروت داشت و يا بايد ترک شرافت کرد.
در جامعه شصتچی، علم، توانمندی، مهارت های واقعی، صداقت و سلامت نفس، هیچگاه نمی تواند تضمينی برای رشد و تعالی باشد.

اما ثروتمندان و ناشريفان همواره ديده می شوند. بی ترديد در اذهان خام، مصداق «ناشريفان» مجرمين عادی و اوباش خيابانی هستند.
اما در نزد اذهان پخته، به وضوح عيان است که نانجيبان و ناشريفان همان گروهی هستند که به نام «مجرمين يقه سفيد» معروف هستند.

مجرمينی که هیچگاه جرائم کوچک انجام نمی دهند و شان اجتماعی و ظاهر ساخته شده از ايشان در پناه پروپاگانداها، همواره ايشان را

در ذهن جامعه، موجه نشان می دهد.
مجرمين يقه سفيد هیچگاه خلاف قانون حرکت نمی کنند، بلکه قانون را به ذائقه خود و نياز خود مي نويسند و لذا نه تنها در پيشگاه هيچ

محکمه ای در مقام متهم حاضر نمی شوند، بلکه مخالفين خود را همواره به عنوان متهم به محاکمه می رسانند.
در چنين جامعه ای، انسانهایی که در مدد توانايي ها و شرافت خويش قصد صعود و تعالی را دارند، دير يا زود به اين نتيجه می رسند که

«اشتباهی» بوده اند. گويي با زبانی حرف می زنند که هیچ کس واژگان آن را نمی فهمد. اينجاست که می گويند:

  • و من به همه احترام می‌گذاشتم
    و من به همه احترام می‌گذاشتم
    و بعضی وقت‌ها یادم رفت کجام
    و همه‌ی این‌هایی که می‌گن، مال من نیست
    حق من نیست و من اشتباهی‌ام
    من از اولش هم اشتباهی بودم
    بله من یادم رفت که این‌ها مال من نیست
    و من اشتباهی‌ام

در جامعه هزارچهره، مقدس ترين رکن برای کسانی که ديده می شوند و يا به مدد ثروت و ترک شرافت، خود را بر ديدگان مردمان فرو

می کنند، چيزی نيست جز «جيب». جیب عصاره قدرت و ثروت است. جيب نماد خود خواهی است تا هر آنچيزی که می تواند برای

همه باشد را در آن ذخيره کنيم، آنگاه تنها و تنها برای ما خواهد بود. در چنين جامعه ای ، ارزش يعنی: «برای ما بودن»، «از ما بودن»،

«با ما بودن» و لذا مرد هزار چهره برای تبری از اين جامعه چاره ای ندارد جز آنکه خدا را شاهد بگيرد:


  • اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیز رو برای خودم بر نداشتم
    من هیچ چیز رو توی جیبم نذاشتم
    من از سهم کسی نزدم
    من فقط اشتباهی بودم
    خدایا تو شاهدی که من چیزی رو خراب نکردم
    خدایا تو شاهدی که من کسی رو اذیت نکردم
    من فقط اشتباهی بودم.

نقطه مقابل اين هزار چهره «بی دفاع»، هزارچهره گان مدعی صف می کشند. ايشان کسانی هستند که همه چیز را برای خود می خواهند

و هر چيز را در جيب خود می گذارند. از سهم ديگران می زنند. ایشان کسانی هستند که ممکن است روزی به اين نتيجه برسند که

«همه اشتباهی اند» اما هیچگاه باورشان نمی آید که خود اشتباه می کنند. اينان همانانی هستند که خدا شاهد است بر انکه خراب می کنند

و اذیت می کنند. و در برابر اينان:

  • چه دفاعی از خودم بکنم؟

  • من بی دفاعم

ای آزادی!

در جائی خواندم که "آزادی از عدالت زاده و با اندیشه سروده میشود، با دیوار شعر و با زندان فریاد می شود،

با بیگانه باطل و با استبداد تکه ای نان می شود. آزادی اگر حق است گرفتنی است و اگر هزینه دارد پرداختنی است."

و ..... اینک

خدايا

خدايا تحمل را از مردم ما بگير!!

سقراط زمان

بررسی شخصیتی سقراط و احمدی نژاد صحت ادعای نهاد ریاست جمهوری را اثبات می کند.سقراط بسیار می گفت و هیچ نمی نوشت ،

اطلاعات ما بواسطه شاگردانش به دست آمده احمدی نژاد هم بسیار می گوید اما ثبت نمی کند تا بتواند بعدها تکذیب کند همچون نفت بر

سر سفره ها ، هاله نور ، هولوکاست و....اما شاگردانش بسیار از او می گویند که اگر فاطمه رجبی نبود ، ما هرگز نمی فهمیدیم .رئیس

جمهور معجزه هزاره سوم است و در اعجازش همین بس که در ساعتی تعداد آرائش هزار برابر شد!سقراط بیشتر عمرش را صرف مباحثه

در بازارهای آتن می کرد و به هیچ کاری مشغول نمی شد ، احمدی نژاد هم هیچ نمی کند مگر در به در بدنبال بحث یا ارسال نامه به روسای

جمهور اما کسی توجهی به او نمی کند.سقراط به فکر زن و فرزند نبود ، رئیس جمهور هم به فکر زن و فرزندان مردم نیست.بسیاری از کسانی

که با سقراط بحث کردند ، بعدها نماینده فکری فلسفه های گوناگون در یونان شدند ، بسیاری از کسانی که حرفهای رئیس جمهور را جدی می گیرند

در همان لحظه مسئول پستهای کلیدی می شوند.سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد و به خانه ها برد ،احمدی نژاد نفت و بنزین را از

پمپ بنزینها جمع کرد و به خانه های دوستان خارجه اش برد.سقراط دموکراسی آتن را به سخره میگرفت ، احمدی نژاد هم دموکراسی غرب

را نکوهش می کند.سقراط عقیده داشت همانگونه که نجار و کفاش باید در کار خود استاد باشند ، حاکم نیز باید در رشته حکومت تخصص

داشته باشد ، احمدی نژاد می گوید تخصص ، تفکر شیطانی ست ، همان ریش و نماز کافی ست !!سقراط به جهت عقایدش جام شوکران نوشید ،

اما محمود خالی بند ، تیر خلاص به بسیاری بزد و خود بزیست .سقراط می گفت باید جهان شناسی را کنار گذاشت و به انسان بازگشت ،

احمدی نژاد می گوید باید انسان ها را کنار گذاشت و به جهان شناسی ( سفرهای خارجه ) پرداخت.سقراط ادعا می کرد پیامهای مخصوصی از

غیب به قلبش می رسد ، رئیس جمهور نیز مدعی ست که هاله دور سرش طواف می کند!

سقراط در توجیه بزرگی سوراخهای بینی ش می گفت : مگر نه این است که این سوراخها برای تنفس است ، پس هرچه بزرگتر ، بهتراحمدی نژاد

هم در وصف بینی اش می گوید : بزرگی بینی کمک می کند تا در هنگام ورود به هر منزلی نیاز به اهن ، اهن گفتن نباشد .

مترسک

از مترسکی سوال کردم: آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشده ای؟

پاسخم داد و گفت: در ترساندن دیگران برای من لذت بیاد ماندنی است

پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی شوم!

اندکی اندیشیدم وسپس گفتم: راست گفتی!من نیز چنین لذتی را تجربه کردم.

گفت: تو اشتباه می کنی زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببردمگر آنکه

درونش مانند من با کاه پر شده باشد!

جبران خلیل جبران

سرنوشت چیست؟

تقدير ثمره بخت و اقبال نيست بلكه حاصل انتخاب است

ماهر روز خودمان سرنوشت خودرا با افكاري كه در سرداريم مي سازيم.

همانگونه كه خردمندي مي گويد:

"مردم خطاهاي زندگي خود را جمع مي كنند، از آن هيولايي مي آفرينند و نامش را سرنوشت مي گذارند."

*******************************************

باید بپذیریم که بهار است ولی سرد
باید بپذیریم که عشق است ولی درد
باید بپذیریم که هستیم ولی زرد
باید بپذیریم که زوجیم ولی فرد

ما ايرانيها خيلي باهوش هستيم.

-مردم هيچ كشوري به اندازه ايران باهوش نيستند.

-خدايي اين ايرانيها خيلي هوششون بالاست!

-آمريكاييها خيلي احمق هستند.

-ژاپني ها به تمام معنا كودنند.

از اين گونه جمله ها چقدر شنيديد؟ خودتون چند بار گفته ايد؟

راستش خيلي وقت بود كه دوست داشتم يه جوري به بقيه بگم بابا بي خيال ما انقدرها كه ميگيم خفن نيستيم! نميشه كه ما اينهمه كارمون درست باشه اما كودنهاي

ساير كشورها انقدر پيشرفت كنند. مي خواستم بگم از خودمون بت درست كرده ايم و داريم مي پرستيم! اين موضوع بدجوري تو مغزم بود دقت كردم ديدم يكي از

دلايلي كه ما ميگيم باهوشيم اينه كه چند تا نمونه دكتر و دانشجوي مهندسي داريم كه شاگرد اول دانشگاههاي خارج شده ‌اند و با همين چند تا گل مي گيم بهار شده!

بجاي اينكه بگيم ما اين بوديم؛ ما اين هستيم ؛ ما فلانيم ما بيسانيم يه كاري بكنيم كه از بقيه دنيا عقبتر نمونيم.

اين آمار سال 2006 هستش كه در كتاب IQ and Global Inequality مطرح شده است. اگه بخواهيد تو ويكيپديا مي توانيد در موردش بخونيد.

يه نگاه بندازيد آخرش باهاتون حرف مي زنم.

http://en.wikipedia.org/wiki/IQ_and_Global_Inequality

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

30

31

32

33

34

35

36

37

38

39

40

41

42

43

44

45

46

47

48

49

50

51

52

53

54

55

56

57

58

59

60

61

62

63

64

65

66

67

68

69

70

71

72

73

74

75

76

77

78

79

80

81

82

83

84

85

86

87

88

89

90

91

92

93

94

95

96

97

98

99

100

101

102

103

104

105

106

107

108

109

110

111

112

113

114

115

116

117

118

119

120

121

122

123

124

125

126

127

128

129

130

131

132

133

134

135

136

137

138

139

140

141

142

143

144

145

146

147

148

149

150

151

152

153

154

155

156

157

158

159

160

161

162

163

164

165

166

167

168

169

170

171

172

173

174

175

176

177

178

179

180

181

182

183

184

185

186

187

188

189

190

191

192

Country

Hong Kong

Singapore

North Korea

South Korea

Japan

People's Republic of China

Republic of China

Italy

Iceland

Mongolia

Switzerland

Austria

Luxembourg

Netherlands

Norway

United Kingdom

Belgium

Canada

Estonia

Finland

Germany

New Zealand

Poland

Sweden

Andorra

Australia

Czech Republic

Denmark

France

Hungary

Latvia

Spain

United States

Belarus

Malta

Russia

Ukraine

Moldova

Slovakia

Slovenia

Uruguay

Israel

Portugal

Armenia

Georgia

Kazakhstan

Romania

Vietnam

Argentina

Bulgaria

Greece

Malaysia

Republic of Ireland

Brunei

Cambodia

Cyprus

Lithuania

Republic of Macedonia

Thailand

Albania

Bermuda

Bosnia and Herzegovina

Chile

Croatia

Kyrgyzstan

Turkey

Cook Islands

Costa Rica

Laos

Mauritius

Serbia

Suriname

Ecuador

Mexico

Samoa

Azerbaijan

Bolivia

Brazil

East Timor

Guyana

Indonesia

Iraq

Myanmar

Tajikistan

Turkmenistan

Uzbekistan

Kuwait

Philippines

Seychelles

Tonga

Cuba

Fiji

Kiribati

New Caledonia

Peru

Trinidad and Tobago

Yemen

Afghanistan

Belize

Colombia

Federated States of Micronesia

Iran

Jordan

Marshall Islands

Morocco

Pakistan

Panama

Paraguay

Puerto Rico

Saudi Arabia

Solomon Islands

The Bahamas

United Arab Emirates

Vanuatu

Venezuela

Algeria

Bahrain

Libya

Oman

Papua New Guinea

Syria

Tunisia

Bangladesh

Dominican Republic

India

Lebanon

Madagascar

Egypt

Honduras

Maldives

Nicaragua

Northern Mariana Islands

Barbados

Bhutan

El Salvador

Guatemala

Sri Lanka

Nepal

Qatar

Comoros

Cape Verde

Mauritania

Uganda

Kenya

South Africa

Tanzania

Ghana

Grenada

Jamaica

Saint Vincent and the Grenadines

Sudan

Zambia

Antigua and Barbuda

Benin

Botswana

Namibia

Rwanda

Togo

Burundi

Côte d'Ivoire

Malawi

Mali

Niger

Nigeria

Angola

Burkina Faso

Chad

Djibouti

Eritrea

Somalia

Swaziland

Dominica

Guinea

Guinea-Bissau

Haiti

Lesotho

Liberia

Saint Kitts and Nevis

São Tomé and Príncipe

Senegal

Gambia

Zimbabwe

Republic of the Congo

Cameroon

Central African Republic

Democratic Republic of the Congo

Ethiopia

Gabon

Mozambique

Sierra Leone

Saint Lucia

Equatorial Guinea

IQ

108

108

106*

106

105

105

105

102

101

101*

101

100

100*

100

100

100

99

99

99

99

99

99

99

99

98*

98

98

98

98

98

98*

98

98

97*

97

97

97*

96*

96

96

96

95

95

94*

94*

94*

94

94

93

93

92

92

92

91*

91*

91*

91

91*

91

90*

90

90*

90

90

90*

90

89

89*

89

89

89

89

88

88

88

87*

87

87

87*

87*

87

87

87*

87*

87*

87*

86

86

86*

86

85

85

85*

85

85

85*

85

84*

84*

84

84*

84

84

84

84

84

84*

84

84

84*

84*

84*

84*

84*

84

83*

83*

83*

83*

83

83

83*

82*

82

82

82

82

81

81

81*

81*

81

80

80*

80*

79

79

78

78

77*

76*

76*

73

72

72

72

71

71*

71

71

71

71

70*

70*

70*

70*

70*

70*

69*

69*

69*

69*

69*

69

68*

68*

68*

68*

68*

68*

68*

67

67

67*

67*

67*

67*

67*

67*

66*

66*

66

65

64

64

64

64

64*

64

64

62

59

ديديد؟ ايران رو ديديد؟ رتبه يكصد و دوم رو به خودش اختصاص داده! اوووف چقدر ما باهوش دارييم!!!

من مي گفتم اين نژاد زردي ها مخصوصا كره جنوبي و ژاپن ( البته الان ديگه همشون بنظر بيدار شده اند) يه چيزيشون ميشه و نمي تونند

نرمال باشند!‌بي خود نمي گفتم واقعا نرمال نيستند !‌:)

آمار جالبيه چند بار ببينيدش . چندين كشور رو مقايسه كنيد. آمريكا رتبش 33 هستش كه از خيلي كشورهاي اروپايي پايينتره.

اما از ما كه خودمون رو مغز متفكر مي دونيم باز خيلي بالاتره! حتي عراق هم از ما بالاتره.

بازم مي گي ما ملت خيلي باهوشي هستيم؟

آخ كه بت شكني چه كيفي ميده !‌

http://monomania.blogfa.com/post-142.aspx

دهانت را میبویند
مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را میپویند
مبادا شعله ای در آن نهان باشد


روزگار غریبیست نازنین

وعشق را کنار تیرک راهبند تازیانه میزنند

عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد

روزگار غریبیست نازنین

ودراین بن بست کج و پیچ سرما
آتش را به سرخ بار سرود و شعرفروزان میدارند
به اندیشیدن خطر مکن
روزگار غریبیست

آنکه بر در میزند شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد


دهانت را میبویند
مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را میپویند
مبادا شعله ای در آن نهان باشد


روزگار غریبی ست نازنین

نور را درپستوی خانه نهان باید کرد
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد

*************************
آنک قصابانند برگذرگاهها مستقر
با کنده و ساتوری خون آلود
وتبسم را بر لبها جراحی میکنند
و ترانه را بر دهان

کباب قناری بر آتش سوسن و یاس
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد

ابلیس مغرور مست
شور عزای ما را بر سفره نشسته است
خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد


خدای را درپستوی خانه نهان باید کرد
روزگار غریبی ست نازنین

نامه پدر بزرگ يكي از شهدا به رهبر


بسمه تعا لی


رهبر محترم جمهوری اسلامی
باسلام
من علی کا ظمینی هستم ، 76 ساله خداوند تبارک تعالی 2 پسر به من عطا نمودکه
آنها را حسن وحسین نامگذاری کردم.
حسن 22 ساله به ندای رهبرانی که یکی از آنها حضرتعالی هستید روز17شهریور57 به
میدان ژاله رفت تا بهمراه سایرهمفکرانش برعلیه رژیم شاه تظاهرات کند .
درتجمعی که برای آن مجوزنداده بودند حاضر شد وعوامل سفاک شاه به ادعای آنکه
تجمع غیرقانونی است با جمعیت برخورد ، وحسن شهید شد .
تاچندروزقبل ، شاه راعامل ریختن خون فرزندم می دانستم .
چندروزقبل نوه 19 ساله ام ، پسر حسین که پدرش ا ورابه یاد عموی شهیدش حسن نام
گذاشته بود ، به ندای رهبرانی به خیابان انقلاب رفت تا بهمراه همفکرانش برعلیه
حقی که ازکف داده بود ، تظاهرات کند .
درتجمعی که برای آن مجوز نداده بودند حاضرشد وعواملی به ادعای آنکه تجمع غیر
قانونی است باجمعیت حاضر برخورد وحسن دیگربه خانه برنگشت .

حال که شما فرموده اید مسبب خونهای ریخته شده دعوت کنندگان مردم به خیابان ها
هستند باید گفت :
رهبرمحترم کشور قبول فرمائید که یک بام ودو هوا نمی شود
اگرخو نخواهی ازدعوت کننده تظاهرات صحیح باشد ، پس من بایستی خو نخوا هی پسرم
که در17شهریور57 خونش ریخته شد را ازشما مطالبه کنم واگرخونخواهی ازسردمداران
حکومتی که به مخالفین خود حتی اجازه ابراز مخالفت در یک تظاهرات آرام را هم نمی
دهند ، صحیح باشد ، پس خونخواهی نوه 19 ساله ام از شما فقط معنی میدهد ولاغیر


دوم تیر ماه 88- کاظمینی



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دنبال کننده ها